اگر فایل یا کتاب مورد نظرتان در سایت نیست ، لطفا از طریق تلگرام درخواست دهید                                                **** lastfile@ : کانال تلگرام ما****      منبع ما دارای هزاران کتاب هست که هنوز همگی در سایت قرار داده نشده است

آمار سایت

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 1295
  • بازدید دیروز : 433
  • بازدید کل : 3139166

دانلود کتاب صوتی قهوه سرد آقای نویسنده اثر روزبه معین MP3


دانلود کتاب صوتی قهوه سرد آقای نویسنده اثر روزبه معین MP3

نوع فایل : MP3 قایل پخش با موبایل ، تبلت ف کامپیوتر و سایر دستگاه ها

زمان کل: 7 ساعت و 31 دقیقه "کامل"

 

گزیده هایی از کتاب :

من می تونم باهات تو کافه بشینم، بگم و بخندم، باهات ساعت ها قدم بزنم، درد و دل هات رو گوش کنم و هر کمکی از دستم بر بیاد واست انجام بدم و در قبال این ها چیزی ازت نخوام، در واقع من می تونم یه دوست خیلی خوب واست باشم، به شرط اینکه تو هیچ وقت حرف از دوست داشتن نزنی، اینجوری کار سخت میشه!
به نظرم اگه یه روز حقیقتا احساس کنی که خودت رو دوست داری باید نسبت به خودت و کارهایی که انجام میدی متعهد بشی و دربند اصول خاص خودت زندگی کنی، چه برسه به روزی که با کسی دیگه حرف از دوست داشتن بزنی، مسئولیت دوست داشتن خیلی سنگینه.

-----

دفترچه تلفنِ من پر از اسم های جور واجوره؛ امّا وقتی دنبال کسی می گردم که باهاش چند کلمه بتونم حرف بزنم،
می بینم که به صورت مفتضحانه ای هیچ کس رو ندارم و اون اعدادی که جلوی اسم ها نوشته شده مثل اعدادی که روی یه چکِ بی محل نوشته شده،
بی ارزش و مسخره هستن...!

-----

این رو فهمیدم که مردهای هنرمند نه ریش و سبیلِ متفاوتی دارن، نه اخلاق عجیبی، و نه سعی می کنن حرف های گنده بزنن. اتفاقاً بیشترشون آدم های ساده ای هستن و دست های زُمُختی هم دارن. چیزی که یه مرد رو تبدیل به یک هنرمند می کنه دوست داشتنِ واقعیِ یک زنه. به نظر من عشق بزرگترین اثرِ هنری هست که یه هنرمند می تونه خلق کنه... / زندگی سلام

-----

گشنم بود، حسابی هم گشنم بود، چند روزی می شد که غذای درست و درمونی نخورده بودم یا بهتر بگم دل و دماغ غذا خوردن نداشتم، اما اون روز واقعا دلم می خواست شکمم رو سیر کنم، یه ظرف برداشتم و رفتم سمت غذا خوری، غذا مرغ بود و من عاشق رون مرغم، ظرفم رو گذاشتم جلوی مسئول توزیع غذا، مرد سیه چرده ی بد قلقی بود، کمی برنج و یه تکه سینه مرغ تو ظرفم گذاشت.
گفتم: من از سینه مرغ بدم می آد، میشه رون بذاری؟
با قاطعیت گفت: نه نه، راه نداره، رون کمه به همه نمی رسه.
گفتم: خب هنوز که هست، پس به من می رسه.
گفت: ببین پسر، کار من خیلی حساس و حساب شده ست، به چیزی که گیرت اومده قانع باش.
اون لحظه به چشم هاش نگاه کردم، چشم هاش واقعا خوشحال بودن، از اینکه می تونست به من زور بگه لذت می برد، هرچند کاری که می کرد حقیر و بی ارزش بود، اما تنها جایی بود که می تونست عدالت رو واسه خودش برقرار کنه، همه به اون زور می گفتن و اون به من!
یاد خدمت سربازیم افتادم، اون موقع فرماندهی داشتم که بی خود و بی جهت من رو تنبیه می کرد، قوانین سختگیرانه ای از خودش در می آورد و هیچ وقت هم بهم مرخصی نمی داد، و من می تونستم لذت بردن رو تو چشمهاش ببینم، با این کار احساس وجود داشتن و مهم بودن می کرد، مثل دربانی که از سر ناسازگاری در رو باز نمی کنه، مثل استادی که واسه پر اهمیت جلوه دادن درسش نمره دانشجوهاش رو کم می ده، مثل منشی که بی دلیل پشت خط تلفن نگهت می داره... گاهی آدم ها واسه لذت های حقیرانشون دیگرون رو به درد و رنج میندازن که این نشون دهنده خفت و خواری اون هاست...

-----

این قاعده ی خیلی از بازی هاست! آدم ها باید تا مرز برنده شدن پیش برن، اما کسی نباید برنده نهایی بشه. نباید حس ماجراجویی آدم ها رو از بین برد، آدم ها همیشه دوست دارن بازی کنن.
واسه همینه که بعضی از نویسنده ها پایان داستان شون رو نمی نویسن، شعبده بازها راز جادوهاشون رو به کسی نمی گن و خیلی از آدم ها واسه هم احساس شون رو بیان نمی کنن، چون می ترسن که بازی تموم شه.
وقتی آدم ها می فهمن که چی تو سرت و قلبت می گذره دیگه دلیلی واسه بازی کردن و موندن نمی بینن، تنها کسانی که می مونن وفادارها هستن.

-----

وقتی بچه بودم کلاس شطرنج می رفتم، مربی شطرنج مون همیشه می گفت، وقتی که تنهایی اگه می خوای فقط خودت رو سرگرم کنی برو سراغ تخته نرد یا منچ، و با شانست بازی کن، اما اگه می خوای از خودت چیزی یاد بگیری، کمی خودت رو به چالش بکش و بشین با خودت شطرنج بازی کن، دیگه اینجا شانسی در کار نیست، باید با فکر بازی کنی، باید با تضادها کلنجار بری، باید اشتباهاتت رو پیدا کنی و از اون ها موقعیت بسازی و دیگه هرگز تکرارشون نکنی، فقط این رو یادت باشه، تو نه صاحب مهره های سفیدی، نه مهره های سیاه، ولی دست به هر مهره ای که می زنی باید برنده بازی بشه.

-----

***لینک دانلود فایل ها فورا پس از پرداخت ظاهر خواهد شد***

 


مبلغ قابل پرداخت 9,000 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

اگر کتابی به صورت غیر قانونی در سایت موجود است به ما پیام دهید تا حذف کنیم ، منبع بیشتر کتابها سایت‌های دیگر هستند.

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما