نوع فایل : MP3
زمان فایل :
این داستان روایتی معاصر از داستان مشهور هابیل و قابیل می باشد. کتاب «سمفونی مردگان» اثر تکرار نشدنی و بی بدیل از «عباس معروفی»، از سرشناس ترین نویسندگان معاصر ایران، برنده جایزه بنیاد انتشارات ادبی فلسفی سورکامپ در سال 2001 و بنیاد غیردولتی کگدوب میباشد که شکلی متفاوت از روایت را به تصویر میکشد. همانطور که از اسم اثر پیداست به مانند یک سمفونی واقعی از چهار موومان (هر سمفونی از اجزای کوچکتری به نام موومان ساخته شده است که معمولا ترتیبشان به گونه ایست که پس از یکدیگر با یک سکوت چند صدم ثانیه ای قابل تشخیص اند) تشکیل شده است. این کتاب یکی از شناخته شده ترین آثار ایرانی در خارج از کشور است که به زبانهای آلمانی، انگلیسی، کردی، آذری و ترکی استامبولی ترجمه شده است. کتاب صوتی سمفونی مردگان با خوانش حرفه ای و دلنشین حسین پاکدل، در اختار شما قرار گرفته است.
سمفونی مردگان ساختاری سمفونیک دارد و داستان مدام از اول شخص به سوم شخص درحال جا به جا شدن است داستان حول محور خانواده ای ایرانی و بازاری ساکن اردبیل است، شهری که همیشه اولین برف زمستان درآنجا باریده میشود. خانواده ای سنتی و پدرسالار که در اواخر سلطنت رضا شاه زندگی میکنند. یوسف پسر ارشد خانواده پس از یک حادثه زمین گیر میشود و حتی قوای تکلم ندارد و صرفا یک حیوانی است که فقط غذا میخورد و پس میدهد. آیدین و آیدا دو قلو هستند.آیدا دختری که درانتظار خواستگار است و آیدین جوانک شاعر مسلک و روشنفکر و فعال که زیاد مورد علاقه پدر نیست چرا که تمایلی به ادامه شغل پدرش ندارد اما اورهان پسر کوچک خانواده که پیرو راه جبار اورخانی، پدرش میباشد و مدام در حال حسادت ورزیدن به آیدین است و تنگ نظری و فرصت طلبی در اورهان او را وادار به برادرکشی میکند و دست آخر خود نیز به کام مرگ کشیده میشود .
نوع روایت داستانی عباس معروفی بسیار منحصر به فرد است. راوی داستان در هر موومان عوض میشود و شنونده این کتاب صوتی را، مدام به چالش میکشد. از تصویری به تصویر دیگر و از رویایی به رویای دیگر.
داستان رمان در اردبیل میگذرد و عباس معروفی، آن فضا را بسیار دقیق و بدیع توصیف کرده است، حال و هوای شهر، خیابان ها، بازار و قهوه خانه.
داستان بسیار سمبلیک و نمادین است. هر شخصیت نشانگر یک طبقه و یک تفکر از جامعه است و این ویژگی بارز، مخاطب را به سمت خود میکشاند طوری که هر خواننده و شنوندهای فکر میکند آیدین زمانه خویش است یا حداقل او را میشناسد.
اثری تراژیک، زیبا و غم انگیز که هر چه پیشتر میرود جذاب تر و گیراتر میشود. کتابی که پیشگفتار آن با آیه قتل هابیل توسط قابیل آغاز میشود. برادرکشی، اولین قصه تلخ تاریخ بشر که هنوز ادامه دارد و تمام ناشدنی است.
برادر کشی، عشق، خانواده و فروپاشی آن ، مادری که فقط سکوت میکند تا در آخر از غصه دق کند و کلاغی که مدام میگوید برف برف، معروفی قواعد بازی خود را اینگونه چیده است. دنیایی که هیچ کس در آن نجاتی پیدا نمیکند... .
«هیچ کس نمیتوانست به عمق چشمهایش پی ببرد و من این را از همان اول دریافتم. آن شب که به زندگی ما وارد شد، شولاپوشی تبر بر دوش بود که قدم های بلند برمیداشت، به یک ضربت کنده درخت را به دو نیم می کرد و همراه ضربه می نالید : «هه»، اما جوری تربیت شده بود که رفتارش با دیگران تفاوت داشت. دنیا را جدی تر از آن میدانست که دیگران خیال میکنند. آن شب فکر کردم از ترس دچار این حالت شده، اما بعدها به اشتباه خودم پی بردم و دانستم درک او از بوییدن یک گل آسانتر است، کافی بود کسی او را ببیند و من نمیدانم آیا مادرش هم او را به اندازه من دوست داشت؟ آیا کسی می توانست بفهمد که دوست داشتن او چه لذتی دارد و آدم را به چه ابدیتی نزدیک می کند؟ آدم پر می شود. جوری که نخواهد به چیز دیگری فکر کند. نخواهد دلش برای آدم دیگری بلرزد و هیچ گاه دچار تردید نشود... به او گفتم عشق را باید با تمام گستردگیاش پذیرفت، تنها در جسم نمی توان پیداش کرد، بلکه در جسم و روح و هوا. در آینه، در خواب، در نفس کشیدنها انگار به ریهها میرود و آدم مدام احساس میکند که دارد بزرگ می شود...».
«فقط پریشان بود به آسمان نگاه کرد باران تند میبارید و لایههای گلولا را که از کپههای یخ روی زمین مانده بود میشست درختها میخواستند جوانه بزنند. من تند راه میرفتم گفته بود خیال میکنم حالا پاهات میپیچند به هم و میخوری زمین من گفته بودم آلبالو اما دقیقا قصدم این بود لبهام رو غنچه کنم و در آن خیاط بزرگ پر از گل و درخت روی تاب بنشینم و تاب بخورم.
گفتم: میخوری؟
گفت: نه و لب حوض نشست. کت و شلوار یشمی پوشیده بود با پیراهن آبی کمرنگ....».
عباس معروفی در سال ۱۳۳۶ هجری شمسی در تهران چشم به جهان گشود. وی فارغالتحصیل در رشته هنرهای دراماتیک از دانشگاه هنرهای زیبای تهران است. او حدود یازده سال معلم ادبیات دبیرستان در تهران بود. نخستین مجموعه داستان او با نام «رو به روی آفتاب» در سال ۱۳۵۹ منتشر شد. قبل از آن هم داستانهایی از او در برخی مجلات به چاپ میرسید اما با انتشار «سمفونی مردگان» بود که نامش به عنوان نویسنده تثبیت شد.
در سال ۱۳۶۹ مجله ادبی «گردون» را بنا نهاد و به طور رسمی به کار مطبوعات ادبی روی آورد. معروفی در پی توقیف نشریه «گردون»، ناگزیر به ترک وطن شد. او به آلمان رفت و مدتی از بورس خانه هاینریش بل بهره گرفت. اما پس از آن برای گذران زندگی دست به کارهای مختلف زد. مدتی به عنوان مدیر یک هتل کار کرد و پس از آن «خانه هنر و ادبیات هدایت» را که کتابفروشی بزرگی است، در خیابان کانت برلین، تاسیس کرد و به کار کتابفروشی مشغول شد. و کلاسهای داستان نویسی خود را نیز در همان محل تشکیل داد. تازهترین اثر چاپ شده معروفی «فریدون سه پسر داشت» نام دارد و اکنون مشغول نوشتن رمانی است با نام «تماما مخصوص».
از جمله دیگر آثار این نویسنده پرکار میتوان به پیکر فرهاد، سال بلوا، نام تمام مردگان یحیاست، ذوبشده، آخرین نسل برتر، شاهزاده برهنه، عطر یاس، روبروی آفتاب، تا کجا با منی، و خدا گاو را آفرید، آن شصت نفر - آن شصت هزار، آونگ خاطرههای ما، نامههای عاشقانه و منظومه عین القضات و عشق، چهل سالهتر از پیامبر و... اشاره نمود.
مبلغ قابل پرداخت 7,000 تومان